به هنر و
هنرمند احترام بگذاریم.
سخن خوانندگان: آنچه که ما را به ادامۀ تحولات هنری تشویق میکند، آمارهای حقیقی و جذب بعضی عناصر هنری ایرانی است که باید به صورت پشتوانهدار ادامه یابد. تا کنون در آمریکا و اروپا و بعضی کشورهای دیگر عرضههای هنری مانند سینما، تئاتر، ادبیات، رقص و غیره جای نمایش داشته ولی چند سالی است که تورنتو رکورددار اجراهای مختلف هنری ایرانیان خارج از کشور و حتی هنرمندان داخل ایران است، و به خوبی نشان داده که اگر ما همت کنیم و ادامه دهیم تورنتو ظرفیتهای بیشتری در اختیار ما خواهد گذاشت و بهتر از این هم میتوانیم باشیم. اگر چه کمبودها و نقایص همیشه هویداست ولی نباید فراموش کرد که ما برای اجرای فستیوالها و جشنوارههایی از این دست تجربۀ زیادی نداریم و همت عزیزانی که درخشانی استعدادهای کنار رفته را به نمایش میگذارند قابل تقدیر است. انجام این گونه فعالیتها بسیار زحمت دارد و حوصله میخواهد و این امر از هر کس ساخته نیست و تنها از همت جمع بر میآید، بودجه آن هم که رکن اصلی و تعیین کننده برای برپایی این فستیوالها و جشنوارهها میباشد. جشنوارۀ نوروزی نیویورک که یکی از زیباترین عرصههای هنری جاری است و هر سال تعداد تماشاچیان آن رو به افزونی است با عزم و ارادۀ خیلی از ایرانیها برپا میشود و میبینیم که هر سال بهتر از سال قبل برگزار میگردد. هم اکنون انتظار این است (البته از خودمان) که هرچه توان و استعداد داریم این جشنوارهها را که مُعرف فرهنگ ایرانی است تقویت نماییم، هر چند که کم و کوچک باشند. اگر خودمان هم نمیتوانیم لااقل با برگزارکنندگان آن مساعدت کنیم که آنها هم خسته و دلزده نشوند و بیشتر سعی کنیم که محتوای فرهنگمان را که واقعیت و حقیقت هنرهایمان در این جشنوارهها میباشند به هموطنان عزیز و به خصوص به غیر ایرانیان ارائه دهیم. اغلب فرزندان ما هم که در این جا متولد یا بزرگ شدهاند از غنای فرهنگی خودمان خیلی آگاه نیستند. به نظر میرسد جشنوارۀ تیرگان، بزرگترین فستیوال هنری خارج از کشور ایران است و از قول بینندگان میگویم که کیفیت و محتوای جشنوارۀ 2011 در اغلب رشتهها برتر از جشنوارههای قبل بود. در تیرگان امسال سعید شنبهزاده برای جنوبیها سنگ تمام گذاشت. در حین اجرای برنامهاش یک خانم گفت: "واقعاً آدم حس میکند در آبادان است." (یادش بهخیر) باری اگر رقص را از تقسیمات ادبیات تعریف کنیم چنانچه شعر، موسیقی و نقاشی هرکدام به نوعی نبوغ فردی، اجتماعی و فرهنگی هر ملت را تعریف میکنند، سریعاٌ به این نتیجه میرسیم که رقص نقش چند جانبه داشته و مسئولیت اغلب موارد فوق را برای نشان دادن هنر به عهده دارد یعنی هم موسیقی هم شعر و هم نقاشی را باهم تعریف میکند یا به نمایش میگذارد. در جشنوارۀ تیرگان سال 2008 گروه رقص خانم "جانبازیان" آثاری بدیع از رقصهای ایرانی را با هنرمندان غیر ایرانی به نمایش گذاشت. انتخاب لباسها، آهنگها و حُسن اجرا، همگی معرف علاقه و عشق این معلم به ایران بود. هنرمندان همراه ایشان چنان با علاقه به هنرشان میرقصیدند که گویی پشت در پشت از خانوادۀ ایرانی هستند و این رقصها جزئی از فرهنگشان بوده و با آن عجین هستند، که باید به طراح و مجری آن یعنی خانم جانبازیان تبریک گفت. در جشنوارۀ تیرگان 2011 گروه رقص "راه ابریشم" به سرپرستی خانم دکتر "لورل ویکتوریا گری" واقعاً خوش درخشید. علاوه بر آن که از جشنواره قبلی پستر نرفت بلکه چیزی را ارائه کرد که به هیچ وجه نمیتوان حدس زد که هنرمندان غیر ایرانی این گروه به اجرای استادانۀ این رقصها مبادرت کنند. به خصوص "رقص چای" آذربایجانی یعنی آنکه خیلی در مقام تعریف است. مطالعه، ذوق، خلاقیت و علاقۀ خانم گری در این رقصها بسیار چشمگیر بود و هنرمندان آن اثری را به نمایش گذاشتند که تمامش عشق بود و ظریفتر از اصل هنر. فقط جای اغلب ایرانیان عزیز به خصوص آذربایجانیهای محترم خالی که شاهد هنرنمایی خانمهای غیر ایرانی برای "رقص زیبای چای" باشند، این رقص از پر پروانه و نازکی آن ظریفتر بود. لباسها هم به قدری خوشرنگ و همگون طراحی و تهیه شده بود که تماشاچی با دیدن آنها از صحنه خارج میشد و به زمانهای دور سفر میکرد و از خودش میپرسید: آیا ما این همه غنایم و زیبایی در فرهنگ و هنرمان داشتهایم که اکنون دیگران به نمایش تحسینآمیز آن میپردازند؟ خانم دکتر گری در مورد رقص چای گفت :"این سنت ایرانی است و رقص آن بسیار ظریف و سخت است." به نظر بسیاری از تماشاچیان این رقص زیباترین اجرای این گروه بود. دکترگری رقصها را از چین شروع کرد و از افغانستان، تاجیکستان، ترکمنستان، ایران، آذربایجان، گرجستان و قفقاز گذشت و برای هر کدام به عنوان طی کردن جادۀ ابریشم رقصی زیبا ارائه کرد. در میان برنامه از هنرمند فقید خانم
هایده یک آهنگ زیبا به نام "زندگی قشنگه" توأم با رقص ملایمی به نمایش درآمد،
که خانم گری با تأمل، یعنی توام با احترام خاص نام ایشان را بیان کرد. رقص پایانی برنامه "پری" بود که به سان رقص چای از هنرمندان شایسته با لباسهای رنگارنگ و با ظرافت و لطافت خاص اجرا گردید، به طوری که بیننده محو تماشای آن میشد. چیزی که به شیرینی و جذابیت برنامه میافزود لبخند هنرمندان بود که از اول تا آخر برنامه لحظهای قطع نگردید. واقعاً "یارل میو سز" برای همۀ دست اندرکاران این برنامه آرزوی موفقیت داریم. دوستان عزیز هنرمند بهتر است بیشتر به خودمان بیایم و آنچه محتوی غنای فرهنگی ماست را بازسازی نماییم و آن را برای دیگران به بهترین وجه نمایش دهیم. انتخاب این راه یعنی برپایی و اشاعۀ جشنوارهها، بهترین فرصت برای معرفی فرهنگ اصیل و غنی ما ایرانیان به غیر ایرانیان است. |