سال دوم / شمارۀ بیستم / فرهنگ عمومی / یلدا / احمد قندهاری

یلدا
احمد قندهاری



کرۀ زمین حدود 4.5 میلیارد سال پیش شکل گرفته است. این که حیات چگونه در روی کرۀ زمین به وجود آمده است هنوز برای دانشمندان مشخص نیست. حدود 2 ملیون سال پیش میمون‌ها و حدود 400 هزار سال پیش انسان‌های اولیه به وجود آمدند. بشر امروزی حدود 100 هزار سال پیش در روی زمین به وجود آمد.

مشکلات بشر اولیه علاوه بر غذا، ترس و وحشت دائمی از تاریکی بود. زیرا پس از غروب آفتاب تاریکی مطلق بر همه جا حکمفرما بود. علاوه بر مسالۀ تاریکی به علت وجود طوفان و بادهای شدید و صداهای رعد و برق، ترس و وحشت افزایش می‌یافت. حتی در شب‌های مهتابی به علت وزش باد و طوفان سایه‌های اشیا و درختان حرکت می‌کرد  و باعث ترس بیشتر می‌شد.

اما در روز هیچ یک از این موارد ایجاد وحشت وجود نداشت. لذا نور، خورشید و روز، دشمن تاریکی و از بین برندۀ ترس و وحشت بود. به همین علت روشنایی، خورشید، و روز ارزش فوق‌العاده زیادی در زندگی بشر اولیه داشت. بی‌سبب نیست که شب یلدا، ارزش فوق العاده‌ای در زندگی بشر اولیه پیدا کرد، زیرا از پگاه فردای آن شب نور و خورشید افزایش می‌یابد و طول روز بیشتر می‌شود.

شب یلدا یا شب چله، طولانی‌ترین شب سال در نیمکرۀ شمالی است. ایرانیان و بسیاری از اقوام دیگر این شب را مبارک می‌دانند و آن را جشن می‌گیرند.

واژۀ یلدا به معنی زایش، زاد روز و تولد است که برگرفته از زبان سریانی است و شاخه‌ای از زبان آرامی است و به معنای تولد می باشد.

ایرانیان عهد باستان باور داشتند که میترا، فرشتۀ نور و روشنایی در سحرگاه بلندترین شب سال ظهور می‌کند و به پاس همان طلوع، جشنی بزرگ ترتیب می دادند و تا پگاه نه می‌آرمیدند و نه می‌خوابیدند. الهۀ نور و روشنایی پرستندگانی داشت که معبودشان مهر و آیین‌شان مهرورزی و ستایش نور بود. این آیین فرخنده در همۀ سرزمین‌های روم باستان هم رواج داشت. به طوری که مسیحیان در سده‌های اولیه تولد میترا در شب یلدا را با تولد حضرت مسیح برابر می‌دانستند.

یلدا و جشن‌هایی که در آن  شب برگزار میشد یک سُنت باستانی است. در عهد باستان، صبح روز یلدا را آغاز سال نو قرار می‌دادند. به همین دلیل در دوران کهن، فرهنگ اوستایی، سال با فصل سرد شروع می‌شد. در اوستا واژۀ سرد مفهوم سال را افاده می‌کند و این به معنی غلبۀ اهورامزدا بر اهریمن یا پیروزی روشنایی بر تاریکی است.

ایرانیان عهد باستان، شب یلدا را تا دمیدن پرتو پگاه در دامنه‌های سلسله کوه‌های البرز به انتظار زایش نور و خورشید می‌نشستند. در بعضی از نیایشگاه‌های پیرو آیین مهر، مردم در شب یلدا به نیایش مشغول می‌شدند تا پیروزی مهر و شکست اهریمن را از خداوند طلب کنند. آنها در شب یلدا دعای شکرانه نعمت می‌خواندند و فردای آن روز تعطیل عمومی بود.

در این روز همه، از جمله پادشاه، لباس ساده می پوشیدند تا یکسان به نظر آیند. و کسی حق امر و نهی کردن به دیگران را نداشت. کارها داوطلبانه انجام می‌شد. هر عمل بدی ولو کوچک گناه بزرگ شمرده می‌شد.

بعضی از ایرانیان به درخت سرو به چشم مظهر قدرت در برابر تاریکی و سرما می‌نگریستند و در خورروز (روز بعد از یلدا) عهد می‌کردند تا سال بعد یک سرو دیگر بکارند.

فرانتیس کومون، باستان‌شناس بلژیکی و مؤسس میترا پژوهی مدرن و دیگر میترا پژوهان، مفاهیم آیین میترائیسم روم را برگرفته از آیین مزدیسنا و ایزد ایرانی، میترا (مهر) می‌دانند.

در مصر باستان، جشن زایش خورشید در شب یلدا برگزار می‌شد. در یونان قدیم اولین روز زمستان، روز بزرگداشت خدا و خورشید بود. یهودیان نیز در این شب جشنی به نام ایلانوت (جشن درخت) برگذار می‌کنند. آشوریان نیز شب یلدا را جشن می‌گیرند و آجیل مشکل‌گشا می‌خورند. خُرّمدینانی که پیرو مزدک هستند، نخستین روز زمستان را گرامی می‌دارند و آن را به نام خرم روز جشن می‌گیرند.

Comments