سال دوم / شمارۀ هجدهم / مهرگان اجتماعی / هر که از این در درآمد نانش دهید و ... / گزارش مهرگان از بنیادپریا

هرکه در این سرا درآید نانش دهید ...
بازدید رسانه‌های فارسی‌زبان تورنتو از بنیاد پریا






مهرگان اجتماعی: به دعوت آقای احمد تبریزی بنیان‌گذار بنیاد غیرانتفاعی پریا از رسانه‌های فارسی زبان تورنتو، جمعی از همکاران رسانه‌های مختلف از جمله شهروند، سلام تورنتو، ایران استار، شهرما، مهرگان و ... بعد از ظهر روز جمعه 19 آگوست 2011 در محل جدید بنیاد پریا گرد هم آمدند.
این دعوت بیشتر جهت اطلاع‌رسانی و آشنایی رسانه‌ها با امکانات این بنیاد فرهنگی-اجتماعی صورت گرفت و از میهمانان به صرف ناهار پذیرایی گردید. در این بازدید آقای تبریزی ضمن خوشامدگویی به تمامی دست‌اندرکاران رسانه‌ها، ضمن پاسخ به سئوالات حاضرین، امکانات و قسمت‌های مختلف این بنیاد را به بازدیدکنندگان نشان داد و در مورد هر بخش نیز توضیحات مختصری ارائه نمود.         

آقای تبریزی ضمن پاسخ دهی به سئوالات گوناگون همکارانِ رسانه‌ای در پاسخ به این سئوال که این بنیاد تا چه مدت به فعالیت خود ادامه خواهد داد؟ و آیا مانند محل قبلی بنیاد که بودجه‌ای برای آن داشتید، آیا در محل جدید هم بودجه‌ای خواهید داشت؟ اشاره کرد که: "در محل قبلی ما صاحب پریا نبودیم بلکه  مستأجر شرکت لیبرتی بودیم ولی اینجا خودِ پریا صاحب و مالک این مجموعه است". "اتفاقاً دو هفتۀ قبل آقای جی‌سن کنی (وزیر مهاجرت و شهروندی کانادا) و چند نفر از نمایندگان محافظه‌کار از محل این بنیاد بازدید به عمل آوردند. در این دیدار من به آنان یادآور شدم که شما (حزب محافظه‌کار) تا کنون هیچ کمکی به این بنیاد نکرده‌اید و تمام زحماتِ این پروژه بر دوش خود جامعۀ ایرانی بوده است. در واقع ما با انجام این کار، باری از دوش دولت فدرال برداشته‌ایم. اگر در آینده به هر دلیلی ما نتوانیم امورات این مجموعه را بگردانیم، من باید کلید آن را به شما در اتاوا تحویل بدهم." ایشان اشاره کرد که: " این معنای بنیاد خیریه است چرا که در اصل صاحب اصلی این بنیاد در واقع دولت فدرال است و ما به عنوان افراد مورد تأیید (
Trustee) تنها این محل را اداره می‌کنیم."

آقای تبریزی اشاره نمود که بنیاد پریا غیر از دریافت کمک‌های مردمی شروع به پیش فروش فضاهای مختلف ساختمان بنیاد نموده است. از جمله فضاهایی که تاکنون به فروش رفته است فضای کتابخانۀ آن است که به قیمت 100 هزار دلار (چهار سهم 25 هزار دلاری)، و یا سالن آمفی تأتر آن را به مبلغ 300 هزار دلار به آقای مهندس درویش از شرکت لیبرتی فروخته‌اند. به زودی نام افراد و شرکت‌هایی که قسمت‌های مختلف بنیاد را خریداری کرده‌اند و یا در آینده خریداری می‌کنند در محل هر قسمت درج خواهد گردید.     

آقای تبریزی همچنین اشاره کردند که: "خریدن این محل دو میلیون و یک صد هزار دلار هزینه داشت. دولت استانی قبول کرده است که 430 هزار دلار و در سه پرداخت به ما کمک کند، مشروط بر این که خود کامیونیتی معادل این رقم به بنیاد کمک کند. البته اینطور هم شد و ما توانستیم معادل 500 هزار دلار از مردم جمع‌آوری کنیم. افراد زیادی از 100 دلار تا 90 هزار دلار به این مجموعه کمک کردند که اسامی این افراد و میزان کمک‌های مالی آنان نیز بر روی دیوار پریا نصب گردیده است. از مبلغ 430 هزار دلار، دولت تا کنون یک سهم آن را به پریا پرداخت نموده است و ما منتظر دو پرداخت بعدی هستیم."

آقای تبریزی در بخش دیگری از سخنان خود گفت: "چیزی که شما امروز به عنوان بنیادپریا می‌بینید، بر خلاف تصوری که برخی از خود ما ایرانیان داریم، تأییدی است بر این که ما می‌توانیم کار گروهی انجام دهیم. این (پروژه) نشان داد که ما می‌توانیم دور هم جمع شویم، و تنها لازمۀ این کار صداقت و نیت خیر و حُسنِ عمل است." "هیچ جای دنیا چنین اتفاقی نیفتاده است. ارزشِ بنیاد پریا در این است که عدۀ زیادی در ساخت و راه‌اندازی آن مشارکت داشته‌اند و مثلاً اینطور نبوده که یک فردِ پولدار آن را بسازد و به کامیونیتی وقف کند. هرچند که اگر کسی هم این کار را بکند ارزشمند است."

آقای تبریزی در بخش دیگری از سخنان خود از زحمات آقای سعید سلطانپور و همکاران وی در زمینۀ کارهای ساختمانی بنیاد پریا تشکر نمود و اشاره کرد که: "ایشان و تیم‌شان با زحمات خالصانۀ شبانه‌روزی و بدون چشم داشت مالی بیشتر زحمات ساخت و ساز این مرکز را متقبل شدند. البته نه اینکه به آنان پرداخت نشد، اما مبالغ پرداختی در حد تخصص حرفه‌ای آنان نبود."

ایشان به مزاح اشاره نمود که: "هزینۀ ناهار میهمانان امروز نیز از محل بنیاد پریا نیست و همه، میهمان شخصِ خود ایشان هستند. چرا که بنیاد توان پرداخت چنین هزینه‌هایی را ندارد."

بنیاد پریا شعار اصلی خود را با الهام از نوشتهای بر سردر خانقاه شیخ ابولحسن خرقانی عارف قرن چهارم بدین مضمون که "هر که در این سرا در آید نانش دهید و ایمانش نپرسید. چه، آنکه به درگاه باریتعالی به جان ارزد، البته بر خوان بوالحسن به نان ارزد." چنین انتخاب نموده است که: "هر که از این در درآید پذیرایش باشیم و ایمانش نپرسیم."





Comments