حدیث خیال و رویا
دیشب دوباره در باغ رویای من از میوۀ شیرین شعر خاطره میچید،
تا باز طعم بیگناهی کودکی در خوابِ خیال عشق با رویای من در آمیزد.
دیشب دوباره خیال تو در کوچۀ کودکی من از قضیۀ جبر زندگی پرده بر میداشت تا با زبان ریاضی مسئلۀ عشق دیر رَس را با منطق کودکی تحلیل کند.
طنین رویای من، دیشب دوباره با صدای خوش خیال تو خیال تو صدای تو
از گوی تابان خواب خاطره میچید.
درخشش قرص نارنجیِ مهر پایان شب؛ پایان ماه فرار تابستانِ سبزِ خیال از زمستان زده باغ رویا
رویای دی پر از خالی بیبرگی پر از دوری خیال زمستان زده شعر بیخاطره
ایراندخت فرهنگ زمستان 1389 |