سال دوم / شمارۀ پانزدهم / سخن سردبیر / فرداد فرشته‌هوش

با سلام

دو هفته پیش به مدت یک هفته در ونکوور بودم. در طی پرواز رفت و برگشت از تورنتو به ونکوور صندلی کنار پنجره را انتخاب نمودم و در طی پرواز چهارونیم ساعته، تقریباً در تمام مدت پرواز محو تماشای زمین، رودخانه‌ها، دریاچه‌ها، کوه‌های سر به فلک کشیدۀ راکی، ابرها و در یک کلام طبیعت بودم.
از آن ارتفاع نه چندان بالا (در مقایسه با وسعت کهکشان و منظومۀ شمسی) همه چیز در روی زمین کاملاً کوچک و بی‌اهمیت به نظر می‌رسید. به ویژه انسان‌ها که تقریباً حتی دیده هم نمی‌شدند. آرامش عجیبی بر پهنۀ گیتی گسترده شده بود. از حرص و آز نوع بشر خبری نبود، و اگر هم بود در آن اوج آسمان به گوش کسی نمی‌رسید.
به یاد کوه‌های سر به فلک کشیدۀ البرز و زاگرس خودمان در ایران افتادم. قلۀ زیبای دماوند با آن غرور و آرامش بی‌همتایش. دربند و درکه و جمشیدیه. شیرپلا و بهشت اوسون و توچال. مسیرهایی که تقریباً هر هفته به اتفاق دوستانی خالص و بی‌ریا که یادشان گرامی باد این مسیرها را طی می‌کردیم و از همهمه و دود و دروغِ تهران بدور می‌شدیم. کوه و بلندی و ارتفاع همواره به نوعی به انسان آرامش و غرور می‌بخشد. حداقل برای من همواره این طور بوده است. هر چه قدر که از آب و شناگری می‌ترسم از کوه و ارتفاع لذت می‌برم.
باری، در تمام این مدت با خود می‌اندیشیدم که اگر انسان کمی از "بالاتر" به پیرامون خود بنگرد آنچه می‌بیند و احساس می‌کند تنها عظمت و پهنۀ بی‌انتهای گیتی است. تمامی حرص و آزها و دوز و کلک‌های روزمرۀ ما انسان‌ها، تمامی مال‌اندوزی‌ها، تقلب‌ها، دروغ‌گویی‌ها، دورنگی‌ها، دشمنی‌ها، کینه‌ها، بدخواهی‌ها، حقارت‌ها و ... تنها از کوته‌نگری ماست. البته به هیچ وجه منکر وجود بی‌عدالتی‌ها و نابرابری‌های موجود در بین جوامع انسانی نیز نیستم، اما مگر غیر از این است که در نهایت ما خود مسبب تمامی این نابسامانی‌ها هستیم؟ در هر شکل قصد فلسفه‌بافی و یا نسخه‌پیچی برای مشکلات اجتماعی و فرهنگی جوامع موجود را ندارم. آنچه تنها به ذهنم خطور می‌کرد این بود که بزرگان و ماندگاران تاریخ نظیر مولوی و حافظ و خیام و ... و هزاران هزار ایرانی و غیرایرانی دیگر، تنها به همین یک دلیل، بزرگ و ماندگار شدند. شاید این افراد کما اینکه وجود فیزیکی‌شان در روی زمین بود، اما مسائل پیرامون خود را از اوج هزاران‌پایی می‌نگریستند و تجزیه و تحلیل می‌کردند. و اینچنین بود که گزند روزگار و حوادث پیرامون‌شان مانع رشد و تعالی معنوی آنان نمی‌شد. و بدین جهت آثار و اندیشه‌های آنان نیز تا ابد و تا قیامِ قیامت (چنانچه در کار باشد) باقی و جاودانه خواهد ماند.
به نظر من یکی دیگر از مواردی که انسان را به آن اوج هزاران‌پایی می‌رساند فراگیری علم و دانش است. نه تنها علم و دانش مدرسه‌ای و مکتبی. بلکه علم و دانشی که با روشنگری و معرفت همراه باشد. بسیاری از علوم پایه و مادر همانند ریاضیات و فیزیک تا حدود بسیار زیادی توانایی ایجاد این تغییرات را در انسان‌ها دارند.
یکی از نمونه های بسیار بارز و موجود مورد اشاره شده در بالا به نظر این حقیر، "پروفسور فضل‌الله رضا" است. انسانی که شاید تا با ایشان برای دقایقی به صحبت ننشینید و یا با آثار و اندیشه‌های ایشان در لابه‌لای کتاب‌های‌شان آشنا نشوید متوجه منظور بنده از این حرف نخواهید شد. به نظر من پروفسور رضا از معدود افراد عصر حاضر است که انسان‌ها و در یک کلام پیرامون خود را از اوج هزاران‌پایی می‌نگرد. و بدین جهت هر آنچه که می‌بیند و می‌گوید توأمانی است از علم و دانش و بینش و حکمت. بداعت و روشنگری در افکار ایشان موج می‌زند. در هرشکل قصد پرگویی و یا مدح و تمجید از ایشان را نیز ندارم چرا که از یاوه‌گویی و تملق و تمجید دیگران بیزارم. اما آنچه می‌گویم و می‌نویسم را به حقیقت تنها از روی خلوص و عشق بر زبان جاری می‌کنم نه تملق و چاپلوسی.

در هرشکل بسیار خرسندم که سعادت آشنایی بنده با "پروفسور فضل‌الله رضا" و برگزاری همایش بزرگداشت ایشان که در تاریخ 11 جون در تورنتو برگزار می‌گردد، نصیبم شده است. این آشنایی ناخواسته و یا خواسته همانند حلقه‌هایی از زنجیر مرا به بزرگان و اندیشمندان دیگری همچون استاد گرانقدر "دکتر محمدابراهیم باستانی پاریزی" پدر تاریخ ایران و استاد " دکتر محمدعلی اسلامی نُدوشن"، استاد  ارجمند "دکتر محمدرضا باطنی" و خیلی‌های دیگر متصل نموده است و سعادت حضور برخی از این چهرها را نیز به عنوان سخنرانان اصلی در همایش بزرگداشت پروفسور رضا نصیب مهرگان نموده است. در همینجا از این فرصت استفاده نموده و بار دیگر از همۀ دوستداران فرهنگ و ادب ایران و اندیشمندان و پیر و جوان دعوت می‌کنم که در این مراسم حضور داشته باشند و از دریای بی‌کران دانش و معرفت و تجربۀ این عزیزان بی‌نصیب نمانند. وعدۀ ما روز شنبه 11 ماه جون از ساعت 3 الی 6 بعدازظهر در سالن اجتماعات شهرداری نورت یورک واقع در شمارۀ 5100 خیابان یانگ. به امید دیدار همۀ شما سروران گرامی در این همایش تاریخی.

با سپاس

فرداد فرشته هوش               

Comments