شعری از سعید سلطانپور شعری
از سعید سلطانپور با تأسیس هنرکدۀ
آناهیتا به آن پیوست و از سال 1339 تا 1344 همگام با آموزش، به فعالیت هنری
پرداخت. او در اجرای نمايشنامۀ "سه خواهر" اثر آنتوان چخوف
همکاری کرد و همزمان با شرکت سازنده در تئاتر، از سالهای 1344 تا 1348 دورهٔ
دانشکدۀ هنرهای زیبای دانشگاه تهران را به پایان رساند. در سال 1347 جُنگ شعر "صدای
میرا" را که در خلال سال های 40 تا 47 سروده بود و در بردارندۀ 58 شعر در
دویست صفحه بود به چاپ رساند. در سال 48 در پی یک سال تلاش شبانه روزی، کاری از "ایبسن" به نام "دشمن مردم" را به نمایش در آورد. در شب یازدهم نمایش، ساواک به تئاتر هجوم آورد و سالن را تعطیل کرد. سال 1349 در بهبوهۀ جنبش مسلحانه در جنگل های سیاهکل بر ضد نظام حاکم، سعید نمایشنامۀ "آموزگاران" از محسن یلفانی را به صحنه برد. در سال 1351 به جرم چرخش دوبارۀ کتاب ممنوعۀ "نوعی از هنر، نوعی از اندیشه" بازداشت و پس از چهل و پنچ روز آزاد شد. پس از آزادی بی درنگ در پی برگذاری جشن های 2500 سالۀ حکومت شاهنشاهی نمایشنامۀ "چهره های سیمون ماشار" نوشتۀ "برتولت برشت" را به صحنه برد. "آوازهای بند" دومین شعر سعید، در سال 1351 پنهانی دست به دست می گشت. سعید از سال 1351 تا 1353 به زندان کشیده شد و سر انجام در سال 1353 به جرم انتشار "آوازهای بند" که در سلول های کمیتۀ اوین سروده بود، به جرم داشتن افکار مارکسیستی و اشتراکی و به اتهام پیوند با چریک های فدایی خلق ایران در اوین زندانی شد. سعید سلطانپور بیست و دوم تیر ماه 1356 از زندان آزاد شد. بعد از انقلاب و در سال 1359 هنگام پخش تراکت در تهران، در خیابان انقلاب، به وسیلۀ گشت سپاه دستگیر شد. سعید در بیست و هفتم فروردین 1360 و در شب عروسی اش دستگیر شد و پس از شصت و شش روز شکنجه در سحرگاه روز اول تیر ماه به جوخۀ اعدام سپرده و تیر باران شد.
ترانۀ جویبار |