کودک آزاری بابک مدنی
انواع کودک آزاری
1.
در دوران جنینی، سر و صدای بلند و ناهنجار، استرس های شدید مادر، سوء تغذیه و استفاده از سیگار و الکل و مواد مخدر توسط مادر و
... همگی بر جنین آسیب می رساند و باید از این انتخاب ها با کمک حرفه ای پرهیز
شود. 2.
پرخاشگری و خشونت کلامی، ارتباطی 3.
تحقیر و توهین کلامی 4. ترساندن - ترساندن (از سگ، لولو، آمپول و ...)، به ویژه برای مطیع ساختن کودک - ترساندن کودک با قرار دادن اجباری او در فضایی تاریک برای تنبیه (در اصل شکنجه) - ترساندن با رها کردن خشمگینانه کودک در بیرون خانه - ترساندن با تهدید: عبارتی مثل این: که دیگه مادرت نیستم اگر ... - ترساندن با آبروبری کودک در جلوی همسالان - ترس از برقراری و صحبت با والدین 5. تبعیض قائل شدن (بین کودکان یک خانواده، بین دانش آموزان کلاس با هم و ...) - چه در زمینه جنسیتی، رنگ، دین و ... - با رفتار و گفتار کسانی که با کودک کار می کنند. - کتابهایی که تبعیض را در زیر لایه هایی از باورها، دین و ... آموزش می دهند. - سیستم امتیاز دهی به کودکان در دبستان، چرا که کودکان امتیاز را ملاک خوب بودن می پندارد و به شدت به جای یادگیری و لذت بردن از مدرسه، مایه ترس و تحقیرش فراهم می شود. بنابراین کارهای گروهی و سنجش هر گروه با کارهای قبلی همان گروه و در دوره های بالاتر گذاشتن سیستم نمره دهی که طیف بیشتری در هر بازه قرار بگیرد، راهکارهای مناسبی است برای آسیب زدایی از مدارس و فرهنگی که نمره سالار، خلاقیت زدا، لذت ستیز، و مطیع خواه است.
6. مقایسه منفی با همسالان (برادر و خواهر
یا بچه های فامیل و یا دوستان کودک) 7. بی توجهی به برآورد نیازهای اساسی کودک از نظر عاطفی،
تغذیه ای، پوشاک، آموزش، و ... که بر رشد و آینده کودک تاثیر منفی می گذارد. 8. انتظار بیش از حد داشتن از کودک (بویژه در موارد درسی، توسط والدین، معلمان، و فرهنگ بیمار) که ایجاد اضطراب، ترس، و نفرت می کند.
10. بازجویی از جمله از نمرات کودکان و سایر موارد در جمع توسط کسانی که کودک موظف به پاسخگویی به آنها در خلوت هم نیست.
12. نبودن سیستم های پشتیبانیی
مناسب و حرفه ای از کودکانی که دچار گرفتاری هایی می شوند از
حوادث طبیعی (زلزله و ...) یا جنگ (غیر نظامیان مناطق جنگی، خانواده های نظامیان
در جنگ) و ... و در این حوادث که بسیار موثر بر روان آنان است، تنها گذارده می
شوند و خدمات حرفه ای دریافت نمی کنند. 13. محروم کردن کودکان از تحصیل به هر دلیل 2. آزار فیزیکی غیرجنسی (جسمی- روانی)
1. کتک زدن، سوزاندن، زخمی کردن در اثر پرتاب شی تیز، شکستگی، ضربه به سر و خونریزی جمجمه، هل دادن، ضربه زدن، زندانی کردن و شکنجه کودکان به هر دلیل، گذاشتن نوزاد با شدت و خشم روی بالش، تکان دادن نوزاد با غضب، بی توجهی به گریه نوزاد. 2. واکنش های تند والدین متعصب با موارد خارج از انتظارات سطحی آنها و خشونت های شدید و یا وادار شدن فرزندان به خودکشی و خودسوزی و ... 3. وادار کردن به کار سخت و نامتناسب با سن 4. سوء استفاده از آنان در توزیع و تهیۀ مواد مخدر، آلودن و معتاد کردن آنها 5. سوء استفاده از آنان برای تامین مخارج زندگی (کودکان کار) 6. سیگار کشیدن و مصرف مواد مخدر و الکلی بودن والدین و اطرافیان در هر محیطی که کودکان هستند و نه تنها از دود و ... آسیب جسمانی می بینند، بلکه الگوی نادرستی هم خواهند بود. 7. خشونت (کلامی، فیزیکی) همسران با هم و یا با کودکان 8. سوء تغذیه در کودکان چه در اثر فقر اقتصادی و چه فقر در دانش تغذیه، با مصرف غذاهای بی ارزش مثل پفک و نوشابه و ... توسط والدین که عادات غذایی نادرست، چاقی و ... از نتایج آن است. 9.
عدم برخورد اصولی و منطقی والدین با مشکلات عصبی، روانی، رفتاری، شناختی خود
که دارای سه اثر ناگوار است که عبارتند از: 10. اجرای قوانینی (مثل اعدام) برای زیر 18، که مجازات غیر
انسانی حتی برای بالای 18 است، که باید پس از بزرگ شدن کودکان زیر 18، که از سپری
شدن در زندان حاصل خواهد شد، در مورد آنان اجرا شود!!!! و در واقع این موضوع، قائل
نبودن به حقوق جزایی برای کودکان است. 11. هر نوع قانون دیگری که امنیت کودکان را بواسطه
برخورد قانونی با رفتار والدین بهم بزند، بدون آنکه پشتیبانی های جایگزینی فراهم
کند. 12. ربودن کودکان و خرید و فروش اندام های آنان. 3. آزار جنسی 1. بازی و لمس اندام های با عملکرد جنسی در کودک (بجز موارد معاینات پزشکی)
دلایل کودک آزاری 1. در آزارهای غیر جنسی ü نا آگاهی عمیق اطرافیان کودک (والدین، بزرگترهای فامیل، نزدیکان و معلمان مدارس) از شیوه های درست تربیتی و عادی پنداشتن رفتارهای متجاوزکارانه خود و عدم تلاش برای تغییر خود ü مشکلات اقتصادی: که تاثیر دارد بر رفتار نادرست با کودک بدلیل فشار مشکلات والدین در بیرون و تخلیه آن بر سر کودک، ناتوانی در تغذیه و آموزش متعارف برای کودکان و ... همچنین سوء استفاده از آنان برای پول درآوردن، برای کارهای معمول بزرگسالان یا کارهایی مثل فروش مواد، گدایی و ... ü اعتیاد والدین و نزدیکان کودک که با او زندگی می کنند (مواد مخدر، الکل، امور جنسی و ...) ü بیماری ها و مشکلات روانی، عصبی اطرافیان کودک (اضطراب، وسواس، افسردگی، تندخویی) ü مشکلات خانوادگی: مشاجرات شدید و طولانی والدین، جمعیت زیاد با اقتصاد ضعیف ü کودک آزار، در کودکی، خود قربانی بوده است و مورد آزار قرار گرفته است: در آزار های غیر جنسی، فرد آنرا یاد می گیرد و خود برای کودکش اجرا می کند، و در موارد آزار جنسی، بعلت عدم برخورد اصولی و علمی در زمان وقوع، اکنون که بزرگسال است، همان گروه سنی را آزار می رساند و لذت می برد. ü مشکلات خود کودکان: در مورد کودکانی که به هر دلیل، ویژگی طبیعی کمیاب تری دارند (کند ذهنی، نقص عضو، بیش فعالی، دارای مشکلات جسمی و ...)، بدلیل سختی بیشتر کار با این فرشتگان و مهم تر از آن ناآگاهی والدین از روش و اصول کار با آنان، ممکن است بیشتر در معرض آزار قرار بگیرند. ü توجیه پذیری بسیاری از آزارها و خشونت بر کودکان بر پایه سنت ها و باورهای مذهبی و غیر مذهبی: مجاز بودن ازدواج دختران بالای 9 سال؛ کودکان باید مطیع والدین باشند؛ کودکان نمی فهمند؛ کودکان بزرگ که شدند، یادشان می رود. ü
داشتن انتظارات نامتناسب با رشد هوشی، جسمی، روانی کودک بویژه در امور درسی. 2. در آزارهای جنسی ü بیماری های روانی، عصبی خاص و شدید ü داشتن تمایلات جنسی نابهنجار: بچه بازی و ... ü ناتوانی در به تاخیر انداختن ارضای جنسی ü ناتوانی در یافتن راهی منطقی برای ارضای جنسی ü ضریب هوشی و عملکرد مغزی ضعیف ü
مورد آزار جنسی قرار گرفتن در کودکی
1. در مورد آزار غیر جنسی (Sadock-Kaplan) ü والدین (75 %) ü بستگان (15 %) ü
دیگران (10 %) 2.
در مورد آزار جنسی (Sadock-Kaplan) ü
95 % عاملیت مردان درآزار جنسی دختران ü معمولا آشنا با کودک و خانواده، دارای روابط زیاد و دارای سن بیشتر ü
افراد دارای دوستی با خانواده کودک؛ مردهای فامیل؛ ناپدری؛ پدر، برادران
بزرگتر؛ آسیب های کودک آزاری ü
تاثیر پایدار بر رشد و سلامت جسمانی، روانی کودک، آشفتگی روانی تا حد خودکشی
(وابسته به نوع، شدت و مدت آزار و روش برخورد با کودک آزار دیده) ü
تاثیر بر نگرش و شناخت کودک از هستی:
بطوریکه کودک در می یابد، هم دنیا جای
خوبی نیست و امنیت در آن وجود ندارد و هم یاد می گیرد با تجاوز و بیرحمی و انتقام
زندگی کند یا با گوشه گیری، سهم زیادی از زندگی نخواهد و یا برای سهم بیشتر از
زندگی، عمله ظلم شود. ü
افزیش احتمال تبدیل "کودک آزار دیده" به "بزرگسالی کودک
آزار"، هم در اثر یادگرفتن آزارها و اجرای آن برای کودکان اطرافش (کودک خود،
دانش آموزان کلاسش، بچه های فامیل و ...) و هم در موارد معمولا جنسی، تکرار عمدی
همان اعمال با کودکان. راهکارها 1. قبل از آزار دیدن کودکان ü بررسی مقدماتی هوش، عملکرد روانی، گرایش های جنسی
هر فرد از همسر آینده و درخواست بررسی حرفه ای در صورت شک به سلامت
روانی، جنسی او. ü بررسی بزرگسالان در بدو ورود به هر سازمان اجتماعی و تشکیل
پرونده ای برای عملکرد ذهنی و سلامت روانی، جنسی او. ü ایجاد آمادگی و آموزش مهارت های صحیح تربیتی و آموزش نشانه های خطر کودک آزاری، قبل
از ازدواج برای همسران. ü آموزش های لازم به والدینی که کودکان شان مشکلات جسمی و ...
دارند، در جهت مقاوم سازی آنها و پشتیبانی های لازم و شناساندن ویژگی آن کودکان. ü شناسایی خانواده های پر خطر برای کودک آزاری (کودکانی که
والدینشان، نشانه های عملکرد سالم را ندارند (پرخاشگری، اعتیاد و سایر اختلالات
موثر بر عملکرد ذهنی، رفتاری، جنسی انسان) ü آموزش کودکان برای شناسایی مصادیق کودک آزاری و گفتن هر
مورد توسط کودک به والدینی که در آزارش نقش نداشته اند یا به مراجع قانونی چون
پلیس و ... اگر والدین خود نقش دارند یا کودک در وضعیتی نیست که به والدینش دسترسی
داشته باشد. بنابراین آموزش شماره گیری شماره های ضروری مثل پلیس، فامیل مطمئن و
... به کودکان. ü
آموزش کودکان برای حفاظت از خود و عدم ارتباط با غریبه ها (بدون ایجاد دلهره
در آنها) با هر بهانه ای و اینکه صحبت و درخواست غریبه ها را به والدین خود گزارش
دهند و البته، برخورد منطقی والدین با مواردی که از طرف کودکان گزارش می شود تا
کودکان به دلیل ترس از برخورد ناروا، آنرا کتمان نکنند. بهتر است والدین خود از
رویدادهای روزمره صحبت کنند تا کودکان هم چنین کنند و از این طریق چه بسا موارد
خطر بالقوه، شناسایی هم بشود. ü تنها نگذاشتن کودکان (در خانه یا ماشین و ...) و سپردن آنان
به کسانی که کاملا مورد اعتماد هستند و یا برای موسسات شناخته شده کار می کنند (
مدارس، پرستاران کودک، مرکز آموزش هنر یا ورزش و ...، دوستان خانوادگی که کودکان
برای جشن و ... آنجا می روند یا آنان را موقت به آنان می سپاریم) ü تلاش والدین، معلمان، مربیان، و هر کسی که سعادت دارد تا
با فرشتگان واقعی زندگی در ارتباط باشد.
برای فراگیری روش های صحیح تربیتی و تلاش برای حل مشکلات عصبی و رفتاری خود با مطالعه و استفاده از مشاوره و
درمان های متناسب شدت مشکل شان. ü معرفی موارد کودک آزاری از
هر طریق (رسانه، کتاب و ...) و اجباری بودن گزارش هر مورد مشکوک به کودک
آزاری توسط هر فردی که با کودک در ارتباط است، چون اعضا خانواده، معلمان، پزشکان،
پرستاران، مربیان و ... ü تغییر نگرش خود درباره انسان، آزادی، احترام، حق و ارزش ها،
تا شکنجه گر کودکان برای تحقق نگرش های انسان ستیزانه نباشیم. ü پشتیبانی از خانواده های با فقر اقتصادی یا فقر آموزشی از
طرف حکومت یا نهاد های مردمی، برای کاهش بار فشار بر آنان و آموزش لازم و کمک در
نگهداری کودکان به مادران ... ü گذاردن قوانین سختگیرانه برای مجازات هر نوع کودک آزاری و
یا پنهانکاری آن و آموزش و اطلاع رسانی مداوم و گسترده آن ü آموزش دادن "نه گفتن" به کودکان، در مواردی که
کودک از طرف کسی درخواست هایی دریافت می کند که با آموزش های والدین و معلمان تضاد
اساسی وجود دارد (مصرف مواد، الکل، برنامه ریزی برای فرار از مدرسه، شرارت، کارهای
پر خطر و ...). درچنین وضعیت هایی باید کودک، بی توجه به تمسخر و یا طرد توسط دوستان یا درخواست کننده، نه بگوید و موضوع رابا والدینش مطرح کند و این ممکن نیست
مگر با داشتن الگوی عملی پایداری در خانه و دادن اعتماد به نفس به او از کوچکی و
تمرین دادن او به انتخاب کردن و داشتن احساس مثبت نسبت به خود و ارائه راه های
متفاوت به او درباره موضوعی تا کودک تصمیم گیری کند. مثل ب: گذاشتن چند حق انتخاب برای مشارکت کودک دررفتن به مهمانی، تفریح، غذای روز و
... 2. پس از آسیب دیدن کودک ü در هر مورد، هرچند جزئی، حداقل بررسی روانشناسان و مشاوران
کودک و در موارد آسیب فیزیکی، بررسی پزشکان و ... ü در موارد آزار خفیف کلامی کودک از طرف والدین و وابستگان:
عذر خواهی قلبی آن افراد و تلاش مجدانه آنان برای تربیت و درمان خود (مطالعه،
مشاوره) برای برخورد صحیح با کودک و کلا زندگی. ü در موارد آزار غیر خفیف یا مکرر: کودکان باید از عوامل آزار دهنده (حتی والدین کودک آزار) جدا گردند و پشتیبانی های کامل (تامین نیازهای اولیه، روان درمانی کودک و ...) را از طرف افراد سالم خانواده و نهادهای قانونی دریافت کنند و عوامل آزار تحت بررسی روانی و قانونی قرار گیرند، برای مداوا و یا مجازات آزار دهندگان.
|