سال اول / شماره سوم / بود و نبود

شعری از هوشنگ ابتهاج




امیر هوشنگ ابتهاج متخلص به "ه. الف سایه" شاعر مردمی، که در دهۀ نودِ عمر پربار خود بسر می برند متولد 6 اسفند 1306 در
رشت می باشد. وی سرپرست برنامه "گل ها" در رادیوی ایران و پایه گذار برنامه هنری "گلچین هفته" بود.
برخی از آثار ارزشمند این شاعر بزرگ عبارتند از "نخستین نغمه ها"، "سراب"، "سیاه مشق"، "شبگرد"، "زمین"، "یاد نامه"، "چند برگ از یلدا"، "تا صبح شب یلدا"، "یادگار خون سرو"، "حافظ به سعی سایه" و "تاسیان".


بود و نبود

حکایت از چه کنم سینه سینه درد اینجاست
هزار شعلۀ سوزان و آه سرد اینجاست
نگاه کن که ز هر بیشه در قفس شیری ست
بلوچ و کرد و لر و ترک و گیلمرد اینجاست
میان این همه نامردمی و نامردی
نشسته در غم مردم هنوز مرد اینجاست
بیا که مسالۀ بودن و نبودن نیست
حدیث عهد و وفا می رود نبرد اینجاست
به روزگار شبی بی سحر نخواهد ماند
چو چشم باز کنی صبح شب نورد اینجاست
بهار آنسوی دیوار ماند و یاد خوشش
هنوز با غم این برگ های زرد اینجاست
جدایی از زن و فرزند، سایه جان، سهل است
تو را ز خویش جدا می کنند، درد اینجاست

هوشنگ ابتهاج (ه.الف. سایه)
26/10/87







 

Comments