سال اول / شماره دو / جاتشین های انتقاد / بابک مدنی

انتقاد- جانشین های آن

بابک مدنی

شماره قبل مهرگان به بحث و گفتگو در مورد انتقاد پرداخت.  این شماره به بررسی جانشینهای انتقاد می پردازد.
جهت دسترسی به مطالب شماره قبل، به وب سایت مهرگان مراجعه فرمایید.

جانشینهای انتقاد

 

1. پیشگیری از مهیا شدن شرایطی برای بروز عمل نامطلوب


1.1. خارج کردن از ضامن قبل از شلیک

--- دور گذاشتن ا شیا خطرناک، پارچ آب و ... ازکنار کودکی که بازیگوشی زیادی دارد – بجای گفتن کی می خواهی بفهمی که ...

 

--- نیم ساعت دیرتر حاضر شدن سر قرار با کسی که همیشه 40 دقیقه تاخیر داره

 

--- روکش پلاستیکی موقت گذاشتن روی تشک کودکی که شب ادراری داره ( و البته هم هنگام بررسی پزشکی اگردر آن سن غیر عادی باشد)

 

--- انتخاب خوب ( کالا – پزشک – مدرسه و ... هر سرویس دیگر، برنامه ریزی مهمانی ...) تا بعد، از کیفیت نامطلوب، انتقاد بی حاصل نکنیم.

 

1.2 وضع قوانین خاص از طرف مراجع قضایی برای رفتار هایی چون رانندگی نوجوانان در فقط روز و خواسته های دیگر بزرگسالانه آنان با محدودیتهایی (برگرفته از تحقیقات علمی معتبر در هر مورد) برای ایمنی فرد و جامعه  و حتی خانواده ها برای اجرا یا همکاری فرزندان در مواردی با حضوروالدین ( درست کردن کیک مهمانی و  ...)

 

1.3 شناسایی کودکان  با پیش زمینه خشونت، افسردگی، تعصب و ... در مدرسه و کلاسها قبل آز آنکه به دژی تسخیر ناپذیر- از خشم و نفرت - در برابر هر نقد و صدای متفاوتی بدل شوند.   

 

1.4 برنامه ریزی برای نشست های دوره ای  با شرکت اعضا (خانواده، کارکنان، اهالی، اصناف، مردم و هر مقام مسئول و ...برای بیان میزان رضایت اعضا ا ز هم و انتظارات و  بررسی نتایج تصمیم های قبل ... در فضایی با ز- شفاف

 

1.5 آگاهانیدن همدیگر از حساسیت ها ودلبستگیهای خود و گذاشتن حداقل قوانین خانوادگی مفید برای فرزندان و همسران، هم نسبت به هم دربرخورد با موارد اختلاف (اشاره فقط به موضوع – منع هر نوع خشونت – و ...)   یا تصمیم گیری ها.

 

1.6 کم کردن یا قطع روابط غیر ضروری که خوشایند نیست.

 

1.7 مشاوره و بررسی منطقی قبل از هر اقدام و انتخاب اساسی زندگی:


--- انتخاب برچسب برای خود:
در مسیر همزیستی با انسانهای مختلف پیش فرضها، باورها، شناخت ها ی مختلفی را از خارج خود درونی کرده ایم که با هم در بسیاری موارد ناسازگار و جمع ناپذیر می آیند وهم  با نیازهای طبیعی انسان (بر پایه رهیافت آبراهام مزلو: جسمانی- ایمنی- عاطفی- نیاز به احترام- تحقق خود) وبنابراین باید با صرف وقت و  خودکاوی  کافی موارد منطقی و  سازنده را بازشناسی کنیم و ذهن خود را از مینهای کارگذاشته شده  ( چه بسا از محبت کور یا فرایندهای مزورانه مطیع سازی) پا ک کنیم  و آزاد شویم از:

/// دام کمال پرستی با نتایجی چون

--- پرهیز از هر اقدام و از دست دادن فرصتها بدلیل ترس از به کمال نرساندن

--- عدم رضایت  شاید از 99% موفقیت و سرزنش خود

--- نگرش منفی به معلم صبور (اشتباه) و موفقیت نسبی (شکست)

--- شکوفا نکردن نقاط قوت و پژمردن و پرپر شدن آنها زیر سایه دیوار بلند وهم کمال پرستی

--- فاصله گرفتن از شادزیستی

--- مستعد بودن برای تعصب گرایی، تحمل ناپذیری، تفاوت ستیزی و ...

 

/// دام گفتگوی درونی مخرب با برچسبهای غیر منطقی دیگران (خنگ- بی استعداد – پررو و ...) با نتایجی چون


--- خود تحقیری، عدم اعتماد به نفس و نداشتن احترام به خود


--- انفعال و تماشاچی بودن در زندگی بجای نقش آفرینی، خواسته تعریف کردن برای                                                                                                                                                                                                 خود و تلاش برای تحقق آن


--- تغییر ناپذیر دانستن خود


--- انتخاب رشته - متناسب استعداد و علاقه شناسایی شده از طریق بررسی (بجای  بی استعداد شناختن و نصیحت ناپذیر شناختن فرزند و انتقاد های مخرب اعتماد به نفس از  درس نخواندن او در آینده)


--- انتخاب کار – متناسب علاقه و توانایی های خود که تاثیر بسزایی در میزان پیشرفت و میزان احساس خستگی و در نتیجه کارایی و حتی  نگاه ما به زندگی خواهد گذاشت.

 

--- انتخاب همسر- برای شناخت او  وعادتهایش و تحمل پذیریش  و ...بجای  نمی دونستم  آدم نیستی و...


--- داشتن فرزند – برای درک شرایط مناسب فرزند پروری از نظر دانسته های ضروری والین در برخورد با مسائل کودک (دانش تربیتی) و اعصاب و روان سالم بجای برخورد های خشونت آمیز در آینده از ندانستن روش تربیتی درست  یا مشکلات عصبی  والدین


--- داشتن فرزند دوم - برای درک رفتارهای پیشبینی پذیر او در برابر فرزند جدید و دانستن راهکار مناسب آن موقعیت ها، بجای پرخاشگری با او و انتقاد های مخرب و ...

--- جدایی از همسر – برای اطمینان از اینکه تغییرات در طرفین به طرف سازگاری نا ممکنه – حداقل آسیب به کودکان در هم خانه بودن و جدل و جدایی عاطفی  است یا تلاش برای تغییر  ممکن یا جدایی متمدنانه فقط والدین از هم (نه از کودک) و ...

 

--- وحتی محل زندگی (شهر ، محله و ...)، مدرسه و مسوولین منتخب و ...

2. تغییرخود 


2.1 تغییر نگرش و پیش فرض های خود
– موثر هم در انتقاد گری هم انتقاد پذیری


- متفاوت شدن مفاهیمی چون

 

--- آزادی:
از            آزاد بودن در محوطه زندانهای ذهنی باورهای پیش مدرن   

به           فراتر رفتن از آن و  آفرینش فضاهای مطلوب به انتخاب و مسوولیت خود

--- تعریف انسان:
از            فردی مطیع از طریق مهندسی و برنامه ریزی ذهن برای د راختیار
              برنامه ریزان بودن برای افزایش سهم برنامه ریزان از منابعی که مالک آن خود
              را می پندارند و رقابت در مطیع نمایاندن خود برای افزایش سهم خود     

                            

به           فردی  آفرینشگر و انتخابگر برای در اختیار داشتن عمر خود با برنامه و ارزشهای
              خود و رقابت برای افزایش سهم خود ازآن منابع که از آن خود می داند و فردی 
              پاسخ خواه از کسانیکه به مباشرت گمارده است (حکومتگران)  بر منابعی

              که خود و جامعه را مالک آن می داند    

 

--- ارزشها:

 حق:     از     غیر قابل تعیین توسط افراد      به   خواسته قابل تعریف و قابل تحقق انسان   

 احترام:  از    چشم پوشی از خواسته خود   به   عدم تجاوز به حقوق انسانی دیگران  

 

 

---  انتخاب ها ی انسانها:

- مشارکت فرد در محیط خصوصی و مردم در جامعه، کمک، جذابیت، رابطه خصوصی، آرایش،  ازدواج و طلاق، آبرو و خوب و بد:

-          برای 16 ساله امروز با 16 ساله 40 سال قبل

-          برای مردم امروز با مردم حتی دهه  قبل

-          برای انسان عصر اطلاعات با عصر پیش اطلاعات و ...


 آنچه که دیروز گستاخی بی حدی بود و حق نبود
, امروز کاملا حق دانسته می شود و مطالبه می شود و محروم نگهداشتن از آن، چالش برانگیز.

 

 

2.2.تغییر رفتارهای خود :بسیاری از موارد رفتار مورد انتقاد در طرف دیگر، در اصل

 

--- واکنش او در برابر رفتار مورد انتظار او  از ماست (که خود هم در ایجاد این انگاره موثر بوده ایم). مانند واکنش تند در برابر اقرار به اشتباهی از فرزند یا کارکنان.

 

--- یا آموزش ناخود آگاه او بویژه در ارتباط با فرزندان:

--- شفاف عمل نکردن و دروغ گفتن - عصبیت و تعصب – ریخت و پاش- پنهان کاری - دوست بازی بی حد - درس نخواندن – تحمل ناپذیری (درخانواده - در اجتماع) - برخورد آنی، سطحی و انفجاری کردن، بجای متانت و بررسی معقولانه مساله - نشنیدن هم و تلاش برای خفه کردن صداها با رنگ متفاوت - اهل مطالعه و کتاب نبودن - اهل عذرخواهی نبودن و تسلیم حق و منطق نشدن ...

 

3. بکارگیری الگو

 

برای آنچه که فکر می کنیم  انتخاب مطلوبی است و نتایج ملموس مفیدی داشته، یا  انتخاب های نامطلوبی بوده بدلیل نتایج ملموس آسیب زای آن، می توانیم  الگوهایی بیابیم و در اختیار طرف دیگر قرار دهیم (مستقیم یا غیر مستقیم).  این الگوها می تواند از

 

3.1. رفتارهای خود ما باشد و نتایج مستندی (مثبت یا منفی) که گرفتیم.
عادت به مطالعه- شنیدن دیگران- تعامل سازنده- مساله مداری و برخورد منطقی در مسائل شخصی خود - در پیش گرفتن رویکردی سازنده در انتقادکردن وا نتقاد شنیدن ...

 

3.2 از خود آن شخص باشد.
- نتایج مثبت او در گذشته از رفتار مناسبش و یا نتایج منفی از نداشتن عمل شایسته آن هدف
- موفقیتهای سابقش
- بردباری سابقش در برابر ناکامیهای گذشته و فرصتهایی که پس از آن ناکامی برایش پیش آمد و ...

 

3.3 از دیگران و چه بهتر از کسانیکه مورد علاقه او هستند. 

 

3.4 کتابها – فیلم و برنامه های کمکی سازمانهای دولتی یا  مردم نهاد ( NGO) ...

 

4. نقش آفرینی


برای فهم دنیای هم و یادگیری

 

4.1  تعویض نقشهای هم بصورت بازی یا برنامه ریزی شده

--- تمیز کردن – درست کردن شام و ... بعهده فرزند کوچک  هفته ای یک بار

--- خانه داری و سرو کله زدن با بچه بطور کامل هفته ای یکبار بعهده همسر قدر ناشناس

--- تهیه نکردن شام عمدی برای همسر بی قید در تهیه ملزومات سفارش شده

---- به شوخی، قطع مداوم حرف آدم با همین ویژگی

 

4.2  دادن  نقش های دیگر  برای بررسی مسائل

--- دادن نقش دکتر به کودک برای بازگویی راه درست در انتقال ندادن سرماخوردگی 

--- ایراد گرفتن به مسواک زدن عمدی غلط بزرگترها 

--- نقش پلیس در ماشین بازی در خانه و رعایت علائم رانندگی

--- وکیل همان کسی شدن که به او انتقاد داریم

--- دادستان شدن نسبت به عملکرد خود و ...

 

5. پرسش های انگیزشی

--- عزیزم فکر می کنی چکار باید بکنی که بتونی سر وقت کاراتو  انجام بدی؟

--- عزیزم فکر می کنی چطور رفتار کنیم تا تو احساس نکنی که داریم تبعیض نسبت به تو قائل می شیم؟

--- عزیزم دوست داریم بدونیم چطور نظرمون را به تو انتقال بدیم که فکر نکنی دخالته؟

--- عزیزم فکر می کنی با مشغله ای که هردو داریم چکار کنیم که خونه مرتب تر بشه؟

--- عزیزم یخچال خوب ومدرنی مد نظرته – دوست دارم راهکارتو بدونم درباره مخارج ...که موعدش نزدیکه؟

--- عزیزم با تندخویی با خواهر کوچکترت به خاطر پاره کردن کتابت که دور از دسترسش نگذاشته بودی خو بیهای زیادی را که تو دختر گل داری تحت تاثیر قرار میده , و اوهم در سنی نیست که بفهمه پس چه فکری  داری برای اینکه این اتفاق نیفته؟

--- عزیزم طبق تحقیقات، همه الکلی های امروز نه تنها  مسائل اولیه خود را حل نکردند بلکه مشکلات جدیدی هم پیدا کردند, می دونی در حالت مستی مساله حل نمیشه پس فکر نمی کنی ارزش داره که دنبال این باشی که آدمهای دیگر با مشکلات مشابه چطوری آنها را  حل کرده اند؟

--- نامه هایی که امروز برا ی شرکت تایپ کردی - و می دونی که درستی متن آنها خیلی هم مهم هستند – خیلی بهتر از گذشته بود, فکر می کنی می شه بهتر هم بشه؟

--- چون گزارش ها در زمان خاصی مفید هستند  ,چکار کنیم که  بهت کمک کنه  تا بتونی بموقع آماده کنی؟

 

6. سکوت


سکوت در برابر
6.1 اشتباهات کوچک که هزینه یاد گرفتن است و آسیبی فراهم نمی کند و گاه با طنز صمیمانه از کنار آنها گذشتن.
مانند: عزیزم کیک خوبی درست کرد ی. فکر کنم اگر یک تیم ورزشی بخوره بازم زیاد بیاد!

 

6.2 موضوعی که اهمیت نداره 

6.3 وضعیتی که حق انتقاد برای ما وجود نداره

6.4 وضعیتی که قابل تغییر نیست

6.5 وضعیتی که درباره استفاده از جانشین های انتقاد یا پذیرفتنی مطرح کردن (چه گفتن- چگونه گفتن) انتقاد یا اصلا ضرورت اقدامی باید بررسی بیشتر صورت بدهیم
6.6 افرادیکه با آنها روابط تخریب شده داشته ایم و حتی بازسازی آن روبط هم شانس زیادی به برخورد سازنده نمی دهد- پل های عاطفی تخریب شده برگشت پذیر - برای عملکرد چون سابق-  نیستند.

 

7. دوست داشتن


اگرزندگی را
1.  مجموعه ای از پیشامد ها ی احتمالی مطلوب و نامطلوب بدانیم.
(علیرغم همه تلاش و هوشمندی و... اینکه بسیاری از مطلوب های فعلی ناشی از  تغییر مسیر بدلیل تغییر ناپذیری نامطلوبی در گذشته بوده)


2. صحنه ای برای یادگیری، تعامل سازنده در موارد لازم و ابراز آزادانه خود و همهنگام دیگران بدانیم.

--- هستی را پایان یافته در نمی یابیم

--- رفتار، گفتار و احساس دلنشین تر و موثرتری را می یابیم                                                          

--- نه تنها راحت تر دیگران را می شنویم، که بدنبال بدست آوردن نظر آنان هم خواهیم رفت

--- زندگی با مشکلات حل شونده تری خواهیم داشت

--- با پس انداز عاطفی خوب گاه می توانیم  فقط با خواهش صمیمانه به مطلوب برسیم یا با سکوت همراه حفظ صمیمیت در طرف دیگر تاثر برای تجدید نظر در رفتاری را سبب شویم

 

8. کمک گرفتن از مشاوره های روانشناسی، حقوقی، مراجع قانونی متناسب موضوع و شدت آسیب زای آن


و در پایان نمونه هایی از

 

انتقاد کردن مخرب

انتقاد کردن سازنده

انتقاد شنیدن سازنده

انتقاد شنیدن مخرب

هیچوقت  تو زندگی

 منو نمی بینی

عزیزم مثل اینکه  چند روزی که  بیشترمشغولی که نتوتستم علیرغم میلم با تو باشم

درسته – باید وقت بیشتری برات بذارم- حتما جبران می کنم

 

برو پی کارت که اصلا حوصله ندارم

همیشه تو همه درسا, خنگی

 

عزیزم فکر می کنی می شه کاری کرد که  برای ترم آتی یک یا دو درس را  بهتر بشی

درسته باید برنامه ای براش ریخت

به تو چه؟ خودت مگه اینشتین بودی

بازم می خوای مثل  جنازه ها تا لنگ ظهر بیفتی تو رختخواب 

عزیزم فکر کنم خواب بیشتر آدم را کسل تر میکنه- یک دوش  شاید راه بهتری باشه-

یا  رفتن پیش مشاور که  بیحوصلگی شما رو بررسی کنه

درسته- پرخوابی من باید بررسی بشه

 

 

 

 خواب من به تو چه ربطی داره؟

هیچوقت نوازش کردن را بلد نیستی! پس چی بلدی ؟

وقتی آروم نوازش می کنی و...(اشاره کلامی یا عملی  به رفتار مطلوب) خیلی حس خوبی دارم

درسته- ممکنه از این ناشی بشه که خواسته تو را نمی دونم- اینکه مطرحش بکنی  استقبال می کنم

همینه که هست! خودت فکر می کنی بهتری؟




 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

 
Comments